جدوی عشق30

[cb:blog_title]

♥امپراتور تنیــــس♥

جدوی عشق30

شنبه 14 آذر 1394

18:18

نویسنده : Isabel :)

{ایجی}

باورم نمیشه که دارم میبینمش دست وپام رو گم کردم 

سریع تخته گاز

-اینهی حالت خوبه عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اینهی:چی میگی؟؟؟؟؟؟؟

چشاش خیلی قرمز بود بدتر از چشای من

چشاش این جوری بود

دلم میخواست باهاش فرار کنم اما اون قبول میکنه

{اینهی}

-نمیتونستی بهم سر بزنی

ایجی:تواز کجا میدونی من نیومدم

-هان

ایجی:تواین سه روزی که نبودی من هر روز میومدم خونه تون ولی ..........

یه هو چشمش به دستم خورد وای

ایجی:دستت چیشیده البته با فریاد

-.............هیچی..........

دستم رو تو دستش گرفت 

اعصبانی شد از ابروهای درهم کشیدش فهمیدم

زد کنار 

-چی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محکم بازوی دست راستم روگرفت

داشت با تمام قدرت فشار میداد

اخ نگفتم داشتم تحمل میکردم

ایجی:اینهیه اینو بفهم تو ...بغضش گرفت

ایجی:تو تنها مال خودت نیستی......اینو میفهمی ؟؟؟؟تومال منم هستی به خودت نباید صدمه بزنی زندگی تو مال خودت نیست مال منم هست

ایجی:میفهمی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سرم رو تکون دادم

یه هومنو کشید به سمت خودش محکم در اغوشم گرفت

ایجی:معذرت میخوام که سرت داد کشیدم عزیزم

منم بغض کردم دوری از اون برام سخت بود 

ایجی ماشین رو روشن کرد

ایجی:منظور پدرت چی بود؟؟؟؟؟

نمیخواستم از اون موضوع حرف بزنم فکرش دلم رو اتیش میزد

-راستش.....

ماجرا رو گفتم

-پدرم برای حرس وطمع مال دنیا منو میخواد به این کار واراد کنه

بغضم ترکید

ایجی:اروم باش همه چی درست میشه

نمیتونسم اروم باشم

ایجی:اروم باش عزیزم

ایجی:گریه نکن به خدا طاقت گریه هات رو ندارم

سعی میکردم ولی نمیشد اخه کی میتونهه منو درک کنه پدری که میخواست

منو که نفس میکشیدم بکشه حالا به زور چیزی روبهم تهمین کنه 

من زیر بار حرف زور دوست ندارم برم

ایجی:میفهمی گریه نکن یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

حالم داغون تر شد

ایجی:بادستش نوازشم میکرد

ایجی:جون من گریه نکن

اشکام متوقف شد حرف جون ایجیه

ایجی:من راه حلی دارم 

-چ.......چی

ایجی:بیا فرار کنیم بریم فرانسه من اونجا خونه دارم

-ه........فرار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایجی:اگه این جا وایستی به زور تو رو مجبور به ازدواج میکنن 

واین برای هر دوی ما زجر اوره میتونی.........

-اخه فرار کار مجرم من گناهی نکردم که ازش فرار کنم

ایجی:چرا من وتو داریم بار عشق رو یدک میکشیم پس باید تلاش کنیم برای به دست اوردنش

-راست میگه اما دوستام چی من بدون خداحافظی برم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ایجی:الان میریم عروسی شیرایشی وتزوکا اونجا همه هستن میتونی بینیشون

-باشه

رسیدیم چه بزن به کوبی بود همه چیز عالی بود این نمای بالای تالار

اینم داخلی

باهمه سلام علیک کردم کنار ایجی داشتم راه میرفتم

رفتم پیش بچه ها وای رایا چه خوشگل شده بود

این پیراهنش

اینم تری تری بااون چشای نازش مثل فرشته ها شده بود

سلام دادم بهشون وتبریک گفتم نکنه این بار اخری باشه که میبینمشون

رفتم پیش سایو

باید بهش بگم

-سلام زن داداش

سایو:سلام عزیزم چند روزکه نیستی

-میخواستم چیزی بهت بگم

سایو:چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-من.........

بهش گفتم اما جایی که موخوام بریم رو نگفتم ازش خواستم که به جای من از شوسکه خداحافظی کنه 

کلا حالش عوض شد

اومدم پیش ایجی

-بریم 

رفتم تو تالار همه رو یه بار دیگه نگاه کردم

همه زده بودن تو این فاز

 

باورم نمیشه ایجی دستم رو کشید

و ما رفتیم 

ایجی بلیت داشت باورم نمیشد

رفتیم فرود گاه که.............

-وای حالا چی کار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من توسط پدرم ممنوع الخروج شدم

حالمون گرفته شد

ایجی:بیا.............

{سایو}

عروسی تموم شد

همه رفتن

شوسکه اومد پیشم:بیا بریم خونه

-نه من باتو جایی نمیام

شوسکه:چی شده عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-واقعا برات متاسفم من رابطم رو باتو تموم میکنم

شوسکه:درباره ی چی حرف میزنی؟؟؟؟؟؟

-نامردی شوسکه 

شوسکه:چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

-من باتو تموم میکنم چون مردی که نمیتونه پای خواهرش وایسته تمیتونه پایه زنش وایسته...........

شوسکه جا خورد

امید وارم خوشتون اومده باشه زن داداش کوتاه بیا من رازی نیستم

بابا من پاسپورتم رو موخوام ایجی چه فکری داری؟؟؟؟؟

قسمت بعد 55تا نظر بیشتر


نظرات شما عزیزان:

نانا
ساعت20:21---13 بهمن 1394
اخ ادم کنجکاو میشه همش میخواد قسمت بعدی هم بدونه چیه.
سابی رو نمیشناسی؟؟؟
اممممم نمیدونم نظراتتم دیدم کسی با نام سابرینا نبود.
وللش اون مهم نی مهم منم خخخخخ
پاسخ:خخخخخخخخخخخ نه نمیشناسمش


نانا
ساعت19:13---13 بهمن 1394
تا اینجا خوندم تا امشب تمومش نکنم ول نمیکنم.
عااااااالی بود عاااااااالی
ب درخواست سابرینا تا اخرین رمان باید بخونم چون میگ اخریاش خیلی عاااااالی میشه خیلییییی
پاسخ:سابرینا کیه؟عزیزم؟من نمیشناسمش!چه پشت کاری همه ی رمان رو یه شبه داری میخونی


دانلیا اسمیت
ساعت13:39---20 آذر 1394
عزیزم تو مرکه یی الهی من بمیرم
پاسخ:خدا نکنه اجی .جونم سلام!!!


لموسی
ساعت13:38---20 آذر 1394
خیلی عزیزم دوست دارم
پاسخ:من بیشتر^_^


لموسی
ساعت13:37---20 آذر 1394
ممنون عالی بود
پاسخ:سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااام عزیزم^_^


اوشین
ساعت13:37---20 آذر 1394
از بس گرییدم چشام بادمجان شده
پاسخ:منم دیشب خیلی گریه کردم هنوز که هنوزه چشمام قرمزه البته واسه رمان نه!!!! تو گریه نکن اجی


اوشین
ساعت13:36---20 آذر 1394
عزیزم تو چی کشیدی
پاسخ:گریه نکن عزیزم


اوشین
ساعت13:31---20 آذر 1394
عالی بود
پاسخ:سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام خوش اومدی عزیزم ممنون


امولی
ساعت13:28---20 آذر 1394
یهیهیه من نبودم گل کاشتی
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخ اینهی فدات


امولی
ساعت13:25---20 آذر 1394
مرکه بود
محشر بود
عالی بود
فوقولاده بود
منحصر به فرد بود
نمیدونم چی بگم بود
پاسخ:فدااااااااااااااااااااااااااااااااات عزیزم تو مهشری^_^


امولی
ساعت13:24---20 آذر 1394
وای اجی گلم مشکلی برام پیش اومده بود مامانم مرده البته خوشحال نیستم غمگینم نیستم اخه به مادری که فرزندشو ول میکنه می گن مادر اصلا مشکل مالی نداشتیم
پاسخ:عزیزم یعنی مادرت قبلا فوت نکرده؟؟؟؟؟؟؟


امولی
ساعت13:21---20 آذر 1394
مرکه بود اجی سیماسه سیماسه اولدوماوجو

میگم اجی من ژاپنیم خوب نی!!!


امولی
ساعت13:05---20 آذر 1394
عالی بود
پاسخ:سلام عزیزم دلم برات تنگ شده بود


آیانا
ساعت14:32---19 آذر 1394
بزارررررررر دیگه
پاسخ:باور کن من نوشتم یه ادم الاغ حذفش کرد الان میرم دوباره بنویسم


سایشا کیکومارو
ساعت14:04---19 آذر 1394
ممنون
زودتر بیارم
پاسخ:فدات


Tifani Fuji
ساعت12:54---19 آذر 1394
[وب سایت]
آجــی ادامه رو بزار دیهمنم دیه سعی میکنم گلیه نکنم
پاسخ:چون سعی میکنی گریه نکنی میزارم


سایشا کیکومارو
ساعت11:05---19 آذر 1394
راستی زن داداش
من چون با گوشی میام امکان داستان گذاشتن ندارم
برا وب خودم هم می خوام با کامپیوتر خاله م بذارم
درسا هم زیاده نمی تونم نویسنده ی وبت بشم
ناراحت نشیا
پاسخ:نه عزیزم درکت میکنم


سایشا کیکومارو
ساعت10:11---19 آذر 1394
زن داداش جون
چرا منوتو داستانات نمی ذاری؟
به داداش می گم طلاقت بده ها!
نه شوخی کردم ولی تورو خدا منم یه جایی جا بده
پاسخ:خخخخخخخخخخ تو چند قسمت اینده جای اجی ایجی میارمت خواهر شوهر


نوریما ایچیزن
ساعت8:53---19 آذر 1394

عالی بود
پاسخ:خنده دااشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اجی مرسیخنده



هما
ساعت0:06---19 آذر 1394
آقا لینکه اشتباهه نمی یاد چه کنم
پستم تو هر دو وب گذاشتم ودو وازر دیه
پاسخ:خخخخخخخ الان لینک رو درست موکونم باشه منم میزارم امروز اگه مهمون نداشتیم وسرم خلوط بود
درست شد عزیزم


هایجین
ساعت0:02---19 آذر 1394
اینهی وب جدیدت بالا نمی یاد.نمی دونم چرا.
پاسخ:صبر کن الان درستش موکونم


كامليا
ساعت23:30---18 آذر 1394
اينهى ادامه رو كى ميزارى؟
پاسخ:فکر کنم امروز بتونم


رویا
ساعت21:54---18 آذر 1394
[وب سایت] - [ایمیل]
سلااااااااااام اینهیه جونم چطوررررررررری خوبی عاااااااااااااالی بود دمت بخاری
زودی بیا وبم رمانمو نوشتم گلم
پاسخ:سلام عزیزم تو روما رو تو دلنوشته نموخوای؟؟؟؟؟؟؟برو بگیرش من برات نگه داشتم تو سه تا رمان تو عشقت


هما
ساعت19:53---18 آذر 1394
دههههه ما داریم دق میکنیم ببینیم چی میشه بعدتومی خوای نزاری
پاسخ:وای چقدر حواست جمعه اول برو تو دلنوشته پست بزار به وب جدیدم اصلا رفتی تو لینکا اگه ببینیش از خنده گریه میکنی


آیانا
ساعت19:52---18 آذر 1394
خخخخخخخخخ باید همین کارش بکنم
یه روز میگه فوجی یه روز میگه ایجی یه روز میگه ریوما یه روز میگه تزوکا

این با خودشم درگیره
خخخخخخخخخخخخ بیخی


آیانا
ساعت19:36---18 آذر 1394
امروز منو یکی از دوستام داشتیم سر فوجی دعوا میکردیم یه دوست دیگم
اومد گفت:دعوا نکنید فوجی ایجی ریوما تزوکا همش مال خودمه به هیچ کدومتون نمیدم
به نظرت من چیکارش کنم
پاسخ:بخورش


آیانا
ساعت18:59---18 آذر 1394
باشهههه میرم
قسمت جدید جادوی عشق رو بزار دیگه
باشه میزارم اجی دیه گریه نکن


آیانا
ساعت18:49---18 آذر 1394
چه خواهر خوبی هستی تو
خخخخخخخخخخخخخ دیه گریه نکن اجی گلم


آیانا
ساعت18:47---18 آذر 1394
دلم میخواد فقط گریه کنم
پاسخ:گریه نکن عزیزم برو به این ادرس وب جدیدمهayato2000.hoxblog.com


آیانا
ساعت18:46---18 آذر 1394
نمیدونم راست باشه یا نه ولی یکی از دوستام تو یه وبی دیده بود که نوشته فوجی داخل فصل جدیدی که میخوان بسازن یبماری قلبی پیدا میکنه میگن از بچگی این مشکلو داشته ولی به کسی نگفته بوده

نههههههههههههههه
پاسخ:نه باو گریه نکن داداشم هیچیش نمیشه


آیانا
ساعت18:41---18 آذر 1394
سلام اینهیه یه خبر بد درمورد فوجی دارم خیییییلییییی بد
پاسخ:سلام عزیزم چی شده


هایجین
ساعت18:31---18 آذر 1394
آجی قسمت بعد ی روزگار تلخ رو کی میزاری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:وقتی که نظرات کامل شه اجی


هایجین
ساعت18:26---18 آذر 1394
آجی جونم قسمت بعد رو زودتر بزار.من دارم دق میکنم.
لفطاً.
پاسخ:باشه اجی جونم


هایجین
ساعت18:25---18 آذر 1394
اینهیه جون ببخشید من این روزا دیر به دیر به وبت می یام.واقعا متاسفم.
پاسخ:نه عزیزم فدات معذرت نموخاد


سایشا کیکومارو
ساعت17:31---18 آذر 1394
سلام

نه من فعلا داذم داستان خودمو می نویسم که بزارم تو وب جدیدم


پاسخ:عزیزم توکه داستان زیاد داری خو یکیشو بزار اونجا


Tifani Fuji
ساعت15:57---18 آذر 1394
وایییییی چرا ممنوع الخروووووووووج
آجــــــــــــــــــــی جونم لایــــــــــــــــــــک دارییییییییی بوووووسسسسس
پاسخ:همش داری گریه میکنی فدات گریه نکن


هما
ساعت14:52---18 آذر 1394
رمانت خیلی قشنگه اصلانم کلیشه نیس فهمیدی من دوس دارم
پاسخ:واقعا من فکر میکنم چرته به خاطر همین ننوشتم ادامه رو


هما
ساعت14:51---18 آذر 1394
عالی بدو بزار منم امروز یا فردا تو وب گروهیای خودمون پست می زارم باش
بازم ببخشید کم پیدام
پاسخ چون تو گفتی میزارم


آیانا
ساعت12:36---18 آذر 1394
دیروز هی معلم زبانمون سئوال میپرسید منم همش میگفتم اوکی اونم اعصابش خورد شد بهم گفت:اها همه چی اوکی اگه الان بهتون بگم میخوام شوهرتون بدم هم میگین اوکی
هیچی دیگه منم خفه شدم تا آخر کلاس نفس هم نکشیدم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخ من امتحانم رو اعالی دادم امتحان عربی 20 علوم 19/5 زبانم فکر کنم 20 بشه فقط ریاضی رو گند زدم 18/5 شد بالاترین نمره ی کلاس بود ولی افتضاح اصلا خودمم رو نمیبخشم


آیانا
ساعت13:36---17 آذر 1394

پاسخ:فدات


آیانا
ساعت13:18---17 آذر 1394
ادامههههه زود
پاسخ:باشه


آیانا
ساعت13:17---17 آذر 1394
بزاررررر دیگه
پاسخ:فردا فک کنم بتونم بزارم


آیانا
ساعت13:13---17 آذر 1394
اومد
پاسخ:امروزامتحان زبان دارم دیروز عربی پری روز علوم


آیانا
ساعت20:35---16 آذر 1394
خوشمل
پاسخ:خخخخخ


آیانا
ساعت20:34---16 آذر 1394
بی نظیر
پاسخ:نه باو


آیانا
ساعت20:33---16 آذر 1394
فوق العاده
پاسخ:مرسییییی


آیانا
ساعت20:32---16 آذر 1394
عالییییییی
پاسخ:ممنوووووون


آیانا
ساعت16:46---16 آذر 1394
من برم کلاس دوباره میام نظر میدم
پاسخ:باشه


سایشا کیکومارو
ساعت16:19---16 آذر 1394
سلام
زن داداش یه سوال
شویی چیرو اویشی صمیمی ترین دوست داداش تو انیمه ست
ولی اصلا تو داستانای تو نیست
من 15 تا داستان فقط راجب ایجی و اویشی نوشتم
پاسخ:راست میگی زن داداش ولی من یک پیشنهاد توپ دارم میگم بیا تووب دلنوشته نوسنده شو چندتا رمان بزار ما الان اونجا 5نوسده داریم توبیا


آیانا
ساعت16:18---16 آذر 1394
این عکسم تقدیم به اجی گلم انیهیه جون
البته اگه بیاد


مرسی
پاسخ:نه اجی نمیاد باید کدعکسو بفرستی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:










آخرینویرایش:



جدیدتر 1 2 3 4 5 قدیمی تر




POWERED BY MIHAN BLOG.COM
پستالکترونیک
تماسباما

هر چی بخوای هست

چیه رفیق تیپامون نمیخوره به هم نه؟؟؟ انگار که یه جورایی شما اشراف زاده ای ما گدا زاده؟؟؟ نه عزیزم یه سری چیزا شماها داشتین ما نداشتیم ما وام داشتیم شما نداشتین ، شما وان داشتین ما نداشتیم ما با دست تو مدرسه آب میخوردیم ، لیوان داشتین ما نداشتیم بازیمون تیله و تشتک بود، مال شما اسکی تو شمشک بود ما رو کهنه بمون میبستن، مال شما خوشگل پوشک بوددیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوحرف ما دری وری بعد حرف، بیخود یه دست کتک بود شما ناز بودی الهی، فحشتون گوله نمک بودآرزوم توپ هفت سنگی بود، عشقت تلوزیون رنگی بود خواب من شبا مداد سیاه، خواب تو مداد رنگی بودما تو رویا خونه ساخیتم، حقیقتو دور انداختیم شما نجنگیدینو بردین، ما جنگیدیمو باختیم ما غم داشتیم شما نداشتین ، پول کم داشتیم شما نداشتین شما آهی نداشتین، ما جز آه راهی نداشتیم دیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باوشما آآآه ما نداشتیم، هه هه خب نداشتیم شما زنده حالشو میبردین، ما فیلمشم حتی نداشتیم لباس شما خارجی نو از اون مارک دارا لباس ما خارجی کهنه، ااااه تاناکورادیدی داری دیدی داری داری دیدی داری داری ... مام بام باورفیق اینا همه اجباری بود، از اونا که توش دست نداری بود خوب و بدش به من گذشت و رفت، برام شکل یادگاری بودولی امروز دست خودمه، حال منو تو فرق داره یه نمه یه چیزی تو زندگی ما بود، فک نکنم پیش شما بودشورُ حال داشتیم شما نداشتین ، انگار بال داشتیم شما نداشتین این بار ما داشتیم شما نداشتین، دااااااااااشتین؟ نداشتین ____________________$$$$$$$ _____________________$$$$$$$$$$ __________________$$$$$$$_$$$$$$ _________$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ _____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$$$ ____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ ___$$$_$$_$$$$$$$$$$$$$$$$_$$$$$ __$$$$$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$___$$$$$$_$$$ __$$$_$$_$$$$$$$$_____$$___$$$ _$$$$$_$$$$$$$$$$$__________$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$ _$$$_$$_$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$__$$$$$$$$$ $_$$$$$$___$$$$$$$$ _$$$$$$$$$__$$$$$$$ $_$$$$$$$$___$$$$$$ $$_$$$$$$$$___$$$$$ $$$_$$$$$$$$__$$$$$$ _$$$_$$$$$$$$$_$$$$$ $$$$$ __$$$$$$$$_$$$$ $$$$$$$ __$$$$$$$$$__$ $_$_$$$$$__$$$$$$$$$_$$$$ $$$__$$$$$__$$_$$$$$$$_$$$$ $$$$$$_$$__$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$ __$$$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_______________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ __________$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ _$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $__$$$$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$ _$$$__$$_$$________$$$$$$$$$$$ _$$$_$$_____________$$$$$$$$$$ _$$_$$______________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ _$$$$________________$$$$$$$$$$ __$$$_________________$$$$$$$$$ $_____________________$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$$$$$__$$$$$ $___________________$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $____________________$$$$$__$$

вαяcнαѕвѕ

نظر بده! تبریک ها!!!!!!! نظر موخااااااااااااااااااام! جرئت داری نظر نده!میکشمت!

Aυтнσяѕ

Isabel :)()

Aяcнινєѕ

مرداد 1397
مرداد 1395
تير 1395
خرداد 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
دی 1394
آذر 1394
آبان 1394
مهر 1394
همه آرشیوها

Mу Fяιєη∂ѕ

ابزار وبلاگ
خرید لایسنس نود32
پرفسور سوها استار
وب جدیدم
وب قفنوس ارزوها
وب سایو ژونم
وب کیانا جان
ارشیو98
وب جدید ماشایا جان
وب هانی جان
وب ابجی مَرضیم
وب ملینا جان
وب عارفه جان
وب ناهید ژونم
وب ارمی جون
وب رایا جون
وی روشنا
روز نوشته های پر طلا
دخمل خاص
وب مرلی جونم
وب ناهید ژونم
یادم باشی خودم
کدهام مرضی
رمان های دوستان
وب ماشایا جونم
وب یون جون
وب ریما جونم (رمان های ریما و ریوما)
وب هاجین جونم
وب ریما جون
وب دلیا جون
دانلود اهنگ ترکیه
Marسئو رایگان free seo
وب سارا جان
وب جدید اجیم
لی مین هو بازیگر کره ای
وب مدرسه ام برید تورو خدا
وب ساوو جون
وب ریواس جان
وب مریم جان
وب سودویو جان
وب میساکی جان
وب سولیمازجان
وب میوپ جون
وب انیسا جوونم
وب مهتاب جان
وب اتنا جون
وب ایانا جونم
وب ملیکا جونم
وب مرضیه جان
وب یک خورجین خندم
وب عاشقان شیطانیم
وب ریونا(ریوما)جونم
وب دلنوشته های ما
وب سوم سایو ومیساکو جونم
وب نازاکا جونم
وب دانستنی های ماشایا جونم
وب دوم ابجیم تیفانی
وب ابحیم مرضیه
وب دخترونه سایو جونم
وب مرلیا یاهمون فاطی جونم
وب دوم سایوری کیکوماروجونم
وب هایجین جونم
وب سایشا جونم
وب یاصاحب زمان منو هما جونم
وب کریستاارگار جونم
وب تیارانا جونم
یوکوجونم
وب ریونا جون!
میساکو جان
میوسا جونم
الینا جون
رویاجون
(the prince of tennis) سایوری کیکوماروجونم
سونیا جون
وب ابجیه گلم تیفانی جون
وب سحر جون
علم اموز
رمان های ترسا جون
فاطی جون
وب خوشمل لیندا جون
وب لوشی جون
وب ناز رایاجون
وب ایکا جون
وب خوشمل سایو جون
وب قشنگ ارمیتا جون
غذا ریز تایمری اکواریوم

همه لینکها

Lιηкѕ

سونامی چت
اصفهان چت
وی چت
حمل ارسال خرید ماینر از چین
حمل و نقل هوایی چین
پایه گردان چرخشی خورشیدی
یکانسر
آی کیو مگ
ریحون مگ
همه لینکها ارسال لینک

Aятιcℓєѕ

بعد مــدت ها...
رقص مرگ6
عکس شخصیت های اصلی رمان رقص مرگ
رقص مرگ5
بی وفا 16
رفقام
بی وفا 15
رقص مرگ4
سرنوشت بدنوشت پارت 1
بی وفا14
تفلد مرلی
رقص مرگ 3
باز سوتییییییییییی
......
بی وفا 13
رقص مرگ 2
رقص مرگ قسمت 1
رمان رقص مرگ
شرمنده
روزگار تلخ10
بی وفا قسمت 12
خلاصه قسمت ها بی وفا
بی وفا قسمت 11
بی وفا قسمت10
بی وفا قسمت 9
روزگار تلخ 9
تولد دوقلوها
تنها خاطره(بخش دوم)
تنها خاطره(بخش اول)
ترسناک ترین داستان دنیا
منو عشق در دوراهی
تولد الینا
جاوی عشق44(قسمت پایانی)
جادوی عشق 43
روزگارتلخ8
بیوگرافی(درخواستی)
جادوی عشق 42
جادوی عشق 41
جادوی عشق 40
جادوی عشق39
روزگارتلخ7
دیونم؟
جادوی عشق38
عشق تلخ
جادوی عشق 37
جادوی عشق36
جادوی عشق35
سلام به شما وبگردای عزیز
پرسش

<-PollName->

<-PollItems->



مبدل قالب میهن بلاگ به بلاگفا

هدایت به بالا

كد هدایت به بالا